به گزارش سرویس سیاسی تهران نیوز به نقل از تریبون مستضعفین، بالاخره ۹ روز رایزنیهای فشرده و پرحاشیهی هستهای ایران و گروه ۱+۵ در لوزان سوئیس پایان یافت و پنجشنبه شب متنی با عنوان بیانیه مشترک توسط دکتر ظریف به نمایندگی از ایران و خانم موگرینی به نمایندگی از گروه ۱+۵ قرائت شد که بهترین معیار برای تأیید یا رد این بیانیه، میزان پایبندی کلیات و محتوای بیانیه با خطوط قرمز نظام در موضوع هستهای است که پیش از این بارها توسط رهبر معظم انقلاب به صراحت بیان شده بود.
۱) «همهی آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیر قابل تفسیر و تأویل باشد»
در همین زمان کوتاه از نشست پایانی لوزان و قرائت بیانیهی مشترک، متأسفانه در متنها و مصاحبههای منتشر شده بعد از این نشست از سوی ایران و گروه ۱+۵ بویژه ایالات متحده آمریکا، تناقضات و تفاوتهای کاملاً واضح و آشکاری در خصوص آنچه طرفین به تفاهم رسیدهاند مطرح شده است که نشان میدهد برخلاف آنچه باید رعایت میشده است، متن منتشر شده روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل نیست و قطعاً این فرصت را به طرف مقابل میدهد که با دبّهکردن و چکوچانه زدن، کار خود را در ادامه به نفع خود پیش ببرد!
۲) «اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یکجلسهی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.»
آنگونه که وزیر امور خارجهی کشورمان هم اذعان کرده است این بیانیهی مشترک، مبنای نگارش توافق نهایی در سه ماه آینده خواهد بود؛ به عبارت دیگر ایران و طرفین مقابلش عملاً در این مرحله بر روی یک چارچوب کلی –کلیات- تفاهم کردهاند تا در ماههای آینده روی راههای رسیدن به این چارچوب – جزئیات- به توافق برسند که این همان کلاه گشاد توافق دو مرحلهای است و این به صراحت با آنچه باید رعایت میشد، در تناقض است چرا که با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل وجود دارد این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی برسر جزئیات!
۳) «اینکه آمریکاییها تکرار میکنند که ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم.»
آنگونه که وزیر امور خارجهی آمریکا پس از انتشار بیانیهی مشترک گفته، این توافق بر پایه «اعتماد» نبوده بلکه بر پایه «راستی آزمایی» است به عبارت دیگر و مطابق آنچه در بیانیه مشترک نیز به صراحت آمده آمریکا بلافاصله تحریمهای هستهای را لغو نخواهد کرد بلکه زمانی تحریمها – آنهم صرفاً هستهای- را متوقف خواهد کرد که صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران تأیید شود که این برخلاف خطوط قرمز نظام در مذاکرات است؛ چرا که قرار بود رفع تحریمها بدون هیچ فاصلهای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکرات باشد نه نتیجهی مذاکرات!
۴) «یکی دیگر از موارد مهم که طرف مقابل تکیه و حساسیت زیادی دارد، حفظ تشکیلاتی است که تخریب آنها برای دشمن امکانپذیر نیست. آنها در مورد تأسیسات فُردو میگویند چون این تأسیسات قابل دسترسی و ضربهزدن نیست، بنابراین باید تعطیل شود که این سخن، خندهآور است! »
مطابق با متن بیانیه مشترک فردو از یک سایت غنی سازی به یک مرکز هستهای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد گردید و مواد شکافت پذیر در فردو نخواهد بود به عبارت دیگر با تغییر کاربری سایت فردو، عملاً تأسیسات غنی سازی گذشته، در این مرکز به طور کامل تعطیل خواهد شد و خطوط قرمز نظام که حفظ تشکیلات فردو بوده به صراحت نقض شده است!
۵) «هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنیسازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند که محصول حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم در حالی که به گفتهی مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور ۱۹۰ هزار سو است.»
مطابق با متن بیانیه مشترک، سطح و ظرفیت غنی سازی و میزان ذخایر ایران برای دورههای زمانی مشخص، محدود شده است چرا که ایران متعهد شده در طول ده سال آینده، تنها ۵۰۶۰ ماشین سانتریفیوژ خود را در نظنز به تولید مواد غنی شده آنهم با غنای ۶۷/۳ درصد اختصاص دهد! آنچه مسلم است غنیسازی براساس سو تعیین میشود نه تعداد یا نوع ماشینهای سانتریفیوژ و آنگونه که پیش از این نیز علی اکبر صالحی گفته بود در حال حاضر ایران سانتریفیوژهایی را در اختیار دارد که توانشان ۲۴ سو است لذا به بیش از ۷ هزار سانتریفیوژ نیاز دارد که بتواند سوخت یک سال نیروگاه بوشهر را تامین کند. لذا واضح است براساس تعهد صورت گرفته موضوع غنی سازی و حداقل نیاز کشور به تعداد سانتریفیوژ لازم، که جزء نکات واضح و کلیدی نظام در مذاکرات بوده است نیز رعایت نشده است!
به گزارش سرویس سیاسی تهران نیوز به نقل از تریبون مستضعفین، بالاخره ۹ روز رایزنیهای فشرده و پرحاشیهی هستهای ایران و گروه ۱+۵ در لوزان سوئیس پایان یافت و پنجشنبه شب متنی با عنوان بیانیه مشترک توسط دکتر ظریف به نمایندگی از ایران و خانم موگرینی به نمایندگی از گروه ۱+۵ قرائت شد که بهترین معیار برای تأیید یا رد این بیانیه، میزان پایبندی کلیات و محتوای بیانیه با خطوط قرمز نظام در موضوع هستهای است که پیش از این بارها توسط رهبر معظم انقلاب به صراحت بیان شده بود.
۱) «همهی آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیر قابل تفسیر و تأویل باشد»
در همین زمان کوتاه از نشست پایانی لوزان و قرائت بیانیهی مشترک، متأسفانه در متنها و مصاحبههای منتشر شده بعد از این نشست از سوی ایران و گروه ۱+۵ بویژه ایالات متحده آمریکا، تناقضات و تفاوتهای کاملاً واضح و آشکاری در خصوص آنچه طرفین به تفاهم رسیدهاند مطرح شده است که نشان میدهد برخلاف آنچه باید رعایت میشده است، متن منتشر شده روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل نیست و قطعاً این فرصت را به طرف مقابل میدهد که با دبّهکردن و چکوچانه زدن، کار خود را در ادامه به نفع خود پیش ببرد!
۲) «اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یکجلسهی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.»
آنگونه که وزیر امور خارجهی کشورمان هم اذعان کرده است این بیانیهی مشترک، مبنای نگارش توافق نهایی در سه ماه آینده خواهد بود؛ به عبارت دیگر ایران و طرفین مقابلش عملاً در این مرحله بر روی یک چارچوب کلی –کلیات- تفاهم کردهاند تا در ماههای آینده روی راههای رسیدن به این چارچوب – جزئیات- به توافق برسند که این همان کلاه گشاد توافق دو مرحلهای است و این به صراحت با آنچه باید رعایت میشد، در تناقض است چرا که با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل وجود دارد این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی برسر جزئیات!
۳) «اینکه آمریکاییها تکرار میکنند که ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم.»
آنگونه که وزیر امور خارجهی آمریکا پس از انتشار بیانیهی مشترک گفته، این توافق بر پایه «اعتماد» نبوده بلکه بر پایه «راستی آزمایی» است به عبارت دیگر و مطابق آنچه در بیانیه مشترک نیز به صراحت آمده آمریکا بلافاصله تحریمهای هستهای را لغو نخواهد کرد بلکه زمانی تحریمها – آنهم صرفاً هستهای- را متوقف خواهد کرد که صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران تأیید شود که این برخلاف خطوط قرمز نظام در مذاکرات است؛ چرا که قرار بود رفع تحریمها بدون هیچ فاصلهای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکرات باشد نه نتیجهی مذاکرات!
۴) «یکی دیگر از موارد مهم که طرف مقابل تکیه و حساسیت زیادی دارد، حفظ تشکیلاتی است که تخریب آنها برای دشمن امکانپذیر نیست. آنها در مورد تأسیسات فُردو میگویند چون این تأسیسات قابل دسترسی و ضربهزدن نیست، بنابراین باید تعطیل شود که این سخن، خندهآور است! »
مطابق با متن بیانیه مشترک فردو از یک سایت غنی سازی به یک مرکز هستهای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد گردید و مواد شکافت پذیر در فردو نخواهد بود به عبارت دیگر با تغییر کاربری سایت فردو، عملاً تأسیسات غنی سازی گذشته، در این مرکز به طور کامل تعطیل خواهد شد و خطوط قرمز نظام که حفظ تشکیلات فردو بوده به صراحت نقض شده است!
۵) «هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنیسازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند که محصول حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم در حالی که به گفتهی مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور ۱۹۰ هزار سو است.»
مطابق با متن بیانیه مشترک، سطح و ظرفیت غنی سازی و میزان ذخایر ایران برای دورههای زمانی مشخص، محدود شده است چرا که ایران متعهد شده در طول ده سال آینده، تنها ۵۰۶۰ ماشین سانتریفیوژ خود را در نظنز به تولید مواد غنی شده آنهم با غنای ۶۷/۳ درصد اختصاص دهد! آنچه مسلم است غنیسازی براساس سو تعیین میشود نه تعداد یا نوع ماشینهای سانتریفیوژ و آنگونه که پیش از این نیز علی اکبر صالحی گفته بود در حال حاضر ایران سانتریفیوژهایی را در اختیار دارد که توانشان ۲۴ سو است لذا به بیش از ۷ هزار سانتریفیوژ نیاز دارد که بتواند سوخت یک سال نیروگاه بوشهر را تامین کند. لذا واضح است براساس تعهد صورت گرفته موضوع غنی سازی و حداقل نیاز کشور به تعداد سانتریفیوژ لازم، که جزء نکات واضح و کلیدی نظام در مذاکرات بوده است نیز رعایت نشده است!